دیدن واقعیت آن گونه که هست !
می گویند چند مرغ و خروس سبزی های باغچه مردی را می خوردند .
مرد شروع کرد به " کیش کیش کردن " تا آن ها را از سبزی ها دور کند ؛ اما مرغ و خروس ها هروقت صدای کیش کیش می شنیدند ، کنجکاوانه به هم می نگریستند و از هم می پرسیدند که مخاطب مرد کیست !؟
و بعد انگار که متوجه نمی شدند ، دوباره به خوردن سبزی ها مشغول می شدند .
سرانجام آن مرد طاقت نیاورد ، لنگه کفشی برداشت و به وسط مرغ و خروس ها پرتاب کرد .
لنگه کفش به بال و سینه ی یکی از خروس ها خورد و او با سر و صدای زیاد از باغچه فرار کرد و به گوشه ای پناه برد .
بقیه مرغ و خروس ها که شاهد این ماجرا بودند با تاسف سری تکان دادند و گفتند :
" آهان ! پس کیش کیش اسم این خروس بود !
ببین چقدر ماهرانه خودش را به نداستن و بی خبری می زد ! عجب خروس مکاری بود ! حقش بود که این بلا سرش آمد ."
و بعد به خوردن سبزی های باغچه ادامه دادند !
این طنز تلخ زبان حال خیلی از ما آدم هاست ، ما همیشه خودمان را در بهترین جایگاه و سطح اخلاقی قرار می دهیم !
منبع : مجله موفقیت .
صنایع دست
خروس ,ها ,کیش ,، ,مرغ ,سبزی ,مرغ و ,خروس ها ,و خروس ,کیش کیش ,های باغچهمنبع
هزار رنگ
یک مدل موی بافته شده
دیدن واقعیت ، آن گونه که هست !
کارآفرینی یک ویژگی لازم در تمام زندگی های شغلی
دردی که در دل می ماند...
کارآفرینی چیست ؟ کارآفرین کیست ؟!
آدم فضایی ها !